آخرش چی شد؟

هنوز آتش این واقعه سرد نشده بود که در دهم اردیبهشت (همزمان با روز ملی خلیج فارس)، چیزی حدود 340 هزار کاربر ایرانی با حمله به صفحه شخصی ملک عبدالله، حسابی از خجالت پادشاه عربستان درآ»دند؛ آنقدر که تنها چند ساعت بعد از آغاز این هجمه، صفحه وی از دسترس کاربران خارج شد. کاری که البته بعدش خیلی ها گفتند با شل کردن سر کیسه توسط مسئول صفحه انجام شده!

آذر 91- نوستر آداموس و ناسا (!)

قصه از کجا شروع شد؟

30 آذر 91 قرار بود دنیا نیست و نابود شود. نوستر آداموس، عطار و پیشگوی فرانسوی پیش بینی کرده بود طی یک زلزله مهیب و بی رحمانه زیروروی دنیا عوض می شود. در پی این پیشگویی، و با اعتماد چشم بسته ای که خیلی از جهانیان به نوستراداموس داشتند و با توجه به ادعاهای موجود درباره صحت پیشگویی های عجیب و غریب قبلی اش نسبت به بعضی اتفاقات مهم تاریخ معاصر، خیلی ها واقعا باورشان شده بود که دنیا «آن شکلی که تویش حال کنی» نیست و باید بالاخره رفت، و پایان فیلم این جهان را به انتظار نشسته بودند.

آخرش چی شد؟

دقایقی از لحظه موعود گذشت؛ نه شهاب سنگی به کُره خاکی خورد، نه آسمانی قرمز شد و نه زمین حرکت نابجایی کرد. همه چیز مثل دیگر شب های زندگی انسان ها روی این سیاره، عادی و بدون هیجان سپری شد و لکه ننگش فقط بر پیشانی نوسترآداموس و سازمان فضایی ناسا (!) باقی ماند. به هر حال این رسوایی علمی – ماورایی، نمی توانست بی پاسخ بماند. لذا حمله چند ده هزار نفری کاربران ایرانی به صفحات منتسب به آقای پیشگو و البه سازمان فضایی آمریکا، بار دیگر حرکت تازه را در هجوم برق آسا، سریع السیر و سر بزنگاه کاربران در سطح جهان خلق نمود (حالا ناسا این وسط چه نقشی داشت، مطلبی است که بعدها هم روشن نخواهد شد).

خرداد 1391 – شرکت پپسی

قصه از کجاش روع شد؟

«ساعت یازده و نیم شب 16 خرداد 91، لوگوی پپسی روی ماه می افتد و این پدیده توسط مردم اکثر کشورهای جهان، به خصوص کشورهای خاورمیانه، به خوبی قابل رؤیت است.» خبری که ابتدا شبیه شایعه به نظر می رسید اما وقتی بعضی خبرگزاری های معتبر هم آن را منتشر کردند و حتی برخی از استادان دانشگاه به تحلیلش پرداختند، خیلی ها را مصمم تر هم کرد که برای دیدن آرم شرکت پپسی، آن شب بالای پشت بام هایشان بروند. ماجرایی که هیچ وقت هیچ کس از خودش نپرسید از کجا شروع شد، چرا اینقدر راحت گرفت و دهان به دهان چرخید. همه با این توجیه که «این شیوه جدید برای تبلیغات شرکت های معتبر دنیاست» قانع شدند و حتی عکس نمونه های مشابه واهی اش (!) را بسازند.

آخرش چی شد؟

خیلی از کسانی که به امید دیدن روی ماه پپسی، نصفه شبی با پیژامه هایشان روی پشت بام منتظر بودند، چیزی عایدشان نشد تا حرصشان را سر صفحه رسمی این شرکت در فیس بوک خالی کنند. اقدامی که با آنکه پاسخی نگرفت ولی بازتاب گسترده ای در خبرگزاری های داخلی و خارجی پیدا کرد.

تیر 1392 – ایوان زایتسف

قصه از کجا شروع شد؟

همین چند ماه پیش در 8 تیر 1392 و در چاچوب رقابت های لیگ جهانی والیبال، تیم ملی ایران در مسابقه ای نفسگیر ایتالیا را در خاک خودش شکست داد. ایوان زایتسف، بازیکن روسی الاصل و شماره 9 ایتالیا با وجود اینکه دو گیم اول بازی در ترکیب اصلی حضور نداشت اما توانست 19 امتیاز را برای تیمش به ارمغان بیاورد و صرفا «نزدیکبود» ایتالیا را از این شکست تاریخی نجات دهد.

آخرش چی شد؟

در اثنای جشن و هلهله و پایکوبی برای این پیروزی تاریخی، یکسری کاربر ایرانی بدون هیچ دلیلی ریختند روی پیچ زایتسف بیچاره، و تا توانستند بد و بیراه بارش کردند. از نوع موها و استایل بازیش تا هر المان دیگری که راه داشت، دستمایه این لشکرکشی اینترنتی کاربران «خوشمزه» ایرانی قرار گرفت. اقدامی که البته توسط زایتسف بی پاسخ نماند و جوابی به این شرح نوشت: «متاسفم که بزرگترین تفریح ایرانیان، توهین به دیگران است!» کامنتی که حتی بعد از آن هم ملت در موردش به زایتسف تکه متلک انداختند!

آبان 1392 – لورانفابیوس

قصه از کجا شروع شد؟

یک ماه پیش در جریان مذاکرات 5+1 با ایران، هر کدام از اعضای جلسه که از اتاق های دربسته بیرون می آمدند، لبخند بزرگی روی لب داشتند، جز یک نفر؛ لوران فابیوس. وزیر امور خارجه فرانسه هر بار آیه یأس می خواند و سر آخر هم نگذاشت در مذاکرات ژنو 2 ایران به «توافق بزرگ» دست پیدا کند و این پیروزی ملی را 10 روزی عقب انداخت.

آخرش چی شد؟

سیاسی ترین اعتراض فیس بوکی ایرانی ها دقیقا از اولین لحظه های انتشار خبر ناتمام ماندن مذاکرات ژنو 2 شروع شد. از وقتی همه فهمید همه اعضای جلسه، حتی آمریکا موافق نوشتن متن توافق نامه بوده اند اما جناب فابیوس یک تنه آن وسط موش دوانده. تا قبل از آن صفحه شخصی آقای وزیر فقط 5 هزارتا لایک داشت اما ایرانی ها در صفحه او آتش بازی بزرگی به راه انداختند و چند برابر تعداد لایک هایش، کامنت گذاشتند. حتی تا طرح ادعای تحریم شرکت های خودروسازی فرانسه (لااقل در حد حرف و تهدید) پیش رفتند و ضمن تمسخر فرانسه به خاطر راه نیافتن مستقیم به جام جهانی، صفحه او را به طور مجازی به خاک و خون کشیدند. فابیوس واکنشی نداشت ولی حتی لبخندهای او بعد از پیروزی ایران در ژنو 3 هم نتوانست خشم ایرانی ها از او را کم کند.